زمان اندیشی دورنی از دیدگاه هوسرل

author

  • فاطمه راثی ندارد
Abstract:

پدیدارشناسی زمان می کوشد تا تبیین کند که چگونه زمان آگاهی درونی ساخته م یشود. درحقیقت پدیدارشناسی آگاهی از زمان ساختار ماهوی آگاهی را بررسی می کند. ساختاری که به مااجازه م یدهد تا عین زما نمند را در لحظات گوناگو ناش یکسان و واحد درک کنیم. در رویکردپدیدارشناسانه، زمان دیگر مقدار حرکت، یا خصلت های روان شناسانه نفس و حتی پیش فرض هایاستعلائی شناخت نیست. در واقع هوسرل بر اساس دیدگاه پدیدارشناختی خود سه سطح از زمان رابررسی می کند. 1. زمان کیهانی یا زمان عینی 2. زمان ذهنی و شخصی 3. آگاهی از زمان درونی.. تجربه ی ما درباره ی اعیان زمان مند ساختاری سه وجهی دارد که عبارتند از: 1. پیش یازی 2نگهداشت و 3. انطباع اولیه. پیش یازی فرآیندی است که به وسیل هی آن انتظارات شکل م یگیرند درحالی که این انتظارت بی درنگ با آن چیزی که در انطباع اولیه ی تجربه م یشود ارتباط پیدامی کنند. نگهداشت فرآیندی است که به وسیله ی آن چیزی که به عنوان اکنون تجربه م یشود درآگاهی باقی م یماند و به عقب فروکش م یکند. انطباع اولیه ی سازه آگاهی است که معطوف بهمرحله ی کنونی عین است. انطباع اولیه را نم یتوان مستقل از افق زمانی آن در نظر گرفت. بنابراینطبق پدیدارشناسی هر تجربه ای متضمن یک افق زمانی است که آگاهی ما درباره ی اعیان در بستراین افق ها تحقق می یابد. این مقاله سعی می کند دیدگاه هوسرل دربار هی زمان آگاهی را بیان کند.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

اگو از دیدگاه لکان و هوسرل

  هوسرل ـ حداقل در دورة سوم حیات فکری خود ـ متقاعد شده بود که سوژه در مرکز فلسفه قرار گرفته است و فلسفه چیزی نیست جز شناخت اگو. همین شاخصة دکارتی، هوسرل را به یکی از سرآمدان اندیشة مدرن بدل می‌سازد. اما در دورة معاصر، این اگوی مرکزی و همراه با آن اندیشه‌ مدرن توسط پساساختارگرایان همواره به چالش کشیده شده، و در این میان بحث‌های لکان به‌خاطر تمرکز بر روان‌کاوی و نیز تقدم زمانی آن بر دیگر نوشته‌ه...

full text

بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه خیام و عطار

اندیشیدن درباره­ی مرگ و سخن‌گفتن از آن یکی از بن­مایه­های رایج در ادبیات و جریان اندیشگانی یک قوم است. ادبیات هر ملت زمینه‌ای مناسب برای بازتاباندن و شناسایی اندیشه­های ایشان درباره­ی مرگ خواهد بود. از سوی دیگر به دلیل ناشناخته‌بودن ماهیت این پدیده، پیوسته، دیدگاه­های اندیشمندان مختلف با یکدیگر متفاوت و گاه متناقض بوده است. بررسی تطبیقی نگرش اندیشمندان گوناگون درباره‌ی مرگ، حقایق بسیاری را بر م...

full text

بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه آگوستین قدیس و ملاصدرا

مرگ از مسائل مشترک همه‌ی انسان‌ها است. بررسی تطبیقی این مسأله از دیدگاه آگوستین و ملاصدرا، گامی مؤثر در راستای فهم ما از مرگ‌اندیشی است. آگوستین با توجه به آموزه‌های مسیحی، به ویژه تعالیم پولس، مرگ را بر مبنای گناه نخستین و دیگر گناهان، تبیین کرده حتی گناه را علت مرگ می‌داند. به دیدة او آفرینش انسان به‌گونه‌ای بود که اگر گناه نمی‌کرد از زندگی جاودان برخوردار می‌شد؛ اما با آن گناه نخستینِ آدم و ح...

full text

بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه خیام و عطار

اندیشیدن درباره­ی مرگ و سخن گفتن از آن یکی از بن­مایه­های رایج در ادبیات و جریان اندیشگانی یک قوم است. ادبیات هر ملت زمینه ای مناسب برای بازتاباندن و شناسایی اندیشه­های ایشان درباره­ی مرگ خواهد بود. از سوی دیگر به دلیل ناشناخته بودن ماهیت این پدیده، پیوسته، دیدگاه­های اندیشمندان مختلف با یکدیگر متفاوت و گاه متناقض بوده است. بررسی تطبیقی نگرش اندیشمندان گوناگون درباره ی مرگ، حقایق بسیاری را بر م...

full text

بررسی تطبیقی فاعلیت ذهن در فرایند ادراک از دیدگاه ملاصدرا و هوسرل

پرداختن به نقش ذهن به‌عنوان قو‌ای که نفس از طریق آن به اکتساب علوم می‌پردازد، در داشتن تلقی صحیح از فرآیند ادراک، اهمیت فراوانی دارد. در میان فلاسفۀ اسلامی، ملاصدرا مراتب ادراک را مراحلی می‌داند که نفس در جریان حرکت جوهری خود، با گذر از ساحت‌های حسی، خیالی و عقلی واجد آنها می‌گردد. در این میان توجه به دیدگاه ملاصدرا دربارۀ کارکردهای ذهن در هر یک از ساحت‌های ادراکی قابل توجه است. در میان فلاسفۀ ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 8  issue شماره 2 (پیاپی20)

pages  63- 90

publication date 2011-09-23

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023